دانلود رمان فصل وصل

ساخت وبلاگ

دانلود رمان فصل وصل

نوشته فرناز حسینی کاربر انجمن نگاه دانلود

نام رمان: فصل وصل
ژانر رمان:اجتماعی عاشقانه


خلاصه رمان:

رمان فصل وصل داستان دختری بنام مایساست که در ابتدای داستان با بعد افسرده اش آشنا میشیم و با ورود پسری به زندگیش که درواقع حکم ناجیش رو داشته ،به کل روحیاتش تغییر میکنه..در ابتدا داستان میشه گفت روی یک خط راست سیر میکنه از وسطای داستان فراز و فرود زیادی داره ونمیشه اتفاقات قسمت بعدی داستان رو حدس زد.
در اواسط داستان به کل ممکنه ناامید بشید اما پایان خوش و زیبایی داره...

مقدمه
ldquo;ﺧﺪﺍیrdquo;ﻣﻦ ...
ﺑﺮﺍی ﺩﻟﻢ ldquo;ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐrdquo; ﺑﺨﻮﺍﻥ...
ldquo;ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐrdquo; ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ (ﻣﻀﻄﺮ).....
تا آرام گیرد این قلب نا آرام من.....
ldquo;خدای منrdquo;....
به حضورت،
به نگاهت،
به یاریت نیازمندم.....
سال هاست به این نتیجه رسیده ام که rdquo; تو ldquo;

آن مشترک مورد نظری هستی
که همیشه در دسترسی...

** اِلٰهی وَ رَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ **

منبع:negahdl.com

دانلود در ادامه مطالب

دانلود رمان فصل وصل

نوشته فرناز حسینی کاربر انجمن نگاه دانلود

نام رمان: فصل وصل
ژانر رمان:اجتماعی عاشقانه


خلاصه رمان:

رمان فصل وصل داستان دختری بنام مایساست که در ابتدای داستان با بعد افسرده اش آشنا میشیم و با ورود پسری به زندگیش که درواقع حکم ناجیش رو داشته ،به کل روحیاتش تغییر میکنه..در ابتدا داستان میشه گفت روی یک خط راست سیر میکنه از وسطای داستان فراز و فرود زیادی داره ونمیشه اتفاقات قسمت بعدی داستان رو حدس زد.
در اواسط داستان به کل ممکنه ناامید بشید اما پایان خوش و زیبایی داره...

مقدمه
ldquo;ﺧﺪﺍیrdquo;ﻣﻦ ...
ﺑﺮﺍی ﺩﻟﻢ ldquo;ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐrdquo; ﺑﺨﻮﺍﻥ...
ldquo;ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐrdquo; ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ (ﻣﻀﻄﺮ).....
تا آرام گیرد این قلب نا آرام من.....
ldquo;خدای منrdquo;....
به حضورت،
به نگاهت،
به یاریت نیازمندم.....
سال هاست به این نتیجه رسیده ام که rdquo; تو ldquo;

آن مشترک مورد نظری هستی
که همیشه در دسترسی...

** اِلٰهی وَ رَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ **

قسمتی از داستان
پیراهن بلند مشکی..
صورتی بدون آرایش
انگار که دارم برای یه مجلس ختم شیک اماده میشم...
-مایسا..آماده ای مادر؟دیرشد بابات پایین منتظرها
پالتوی مشکی رنگمو تنم کردمو برای اخرین بار ازتوی ایینه به خودم نگاه کردم..
جوری که انگار که دارم به زشت ترین آدم روی زمین نگاه میکنم...
ازاتاق که بیرون اومدم مامان برای چند لحظه به چشمام خیره شد..با دیدن نگاه بی تفاوتم لبخندی زد ودستامو توی دستاش گرفت..
میدونستم که رنگ لباسمو به اتفاق امشب ربط نمیده
عادتم بود من همیشه مشکی میپوشیدم..
همراه مامان ازپله ها پایین رفتم،خونه ی ما توی طبقه ی سوم یه آپارتمان چهارطبقه بود
باباتوی کوچه منتظر بود،
نگاه شرمگینی به من انداخت وسوارشد..من چه بد رسوا شده بودم...

منبع:negahdl.com

دانلود

︻╦̵̵͇̿̿̿̿Beautifulkitty╤───...
ما را در سایت ︻╦̵̵͇̿̿̿̿Beautifulkitty╤─── دنبال می کنید

برچسب : دانلود رمان فصل وصل, نویسنده : 8beautifulkitty1 بازدید : 388 تاريخ : شنبه 11 دی 1395 ساعت: 22:18